یکی از مراحل اصلی در فرمول اخیر آشوبها، وادار کردن مسئول اجرایی کشور هدف (نخستوزیر یا رئیسجمهور) به کنارهگیری و استعفاست. این حالت از نگاه طراحان آشوب یک گام بلند به سوی اهداف آنان است چرا که از این طریق ضمن آنکه پیادهنظام خود را به ادامه آشوب و آتشافروزی ترغیب کرده و امیدوار میسازند، کشور هدف را نیز با بحران ناشی از بیسر بودن قوه اجرایی روبهرو میکنند! باید به این نکته توجه داشت که آشوبگران در قد و قوارهای نیستند که بتوانند با توسل به زور، نخستوزیر یا رئیسجمهور کشور هدف را وادار به کنارهگیری کنند، بلکه معمولاً این کنارهگیری به توصیه دلسوزان فریبخورده و یا نفوذیهای حریف صورت میپذیرد و رئیس قوه اجرایی با این تصور (بخوانید توهم) که استعفا و کنارهگیری او آتش فتنه را خاموش کرده و یا به خاموشی آن کمک میکند، دست به استعفا میزند، بیخبر و غافل از آنکه با کنارهگیری خود آتش فتنه و آشوب را تیزتر و مدیران فتنه را به ادامه آشوب و تخریب امیدوارتر میکند! توجه به این نکته نیز ضروری است که در فرمول آشوبهای اخیر برای کارآمدی و یا ناکارآمدی رؤسای قوه مجریه حسابی باز نشده است بلکه کنارهگیری آنها نقطه مطلوب مدیران آشوب است، خواه کارآمد و مورد قبول مردم باشند و خواه اینگونه نباشند.
طراحان آشوب در لبنان با بهرهگیری از نفوذیها توانستند نخستوزیر این کشور را به کنارهگیری وادار کنند و در عراق این بخش از فرمول آشوب را با استفاده از اطرافیان سادهاندیش انجام دادند و عادل عبدالمهدی نخستوزیر این کشور را به نقطه استعفا کشاندند!
شواهد فراوانی در دست است که این روزها در ایران اسلامی نیز یک جریان مرموز و آلوده به وطنفروشی همان فرمول دیکته شده مدیران آشوب را در دست گرفته و به بهانه ناکارآمدی دولت -که البته خالی از واقعیت هم نیست- خواستار کنارهگیری رئیسجمهور از مسئولیت هستند. آنچه این جریان آلوده دنبال میکند و تابلویی که بلند کرده است، دقیقاً و بیکم و کاست همان فرمول دیکته شده مدیران بیرونی آشوبهای اخیر است. نگاهی به کارنامه افراد حاضر در جریان مورد اشاره و سوابق شناخته شده آنان در پادویی بیگانگان و خیانت به مردم این مرز و بوم که حضور آنها در فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ فقط یکی از دهها نمونه آن است، به وضوح نشان میدهد که بار دیگر نسخه دیکته شده دشمن را به صحنه آوردهاند. درخور توجه آنکه این جریان کمشمار و پُر ادعا در حالی با تکیه بر ناکارآمدی دولت ساز کنارهگیری آقای روحانی را کوک کردهاند که تا همین دیروز از طرفداران سینهچاک دولت بودند! و مخالفخوانی امروز آنها تنها میتواند نشانه آن باشد که این روزها دستورالعمل جدیدی دریافت کردهاند!
این نکته نیز گفتنی است که اگرچه دولت آقای روحانی طی ۶ سال و چند ماهی که از عمر آن میگذرد کارنامه مطلوب و قابل قبولی نداشته است ولی جریان آلوده مورد اشاره در مخالفت اخیر خود با ایشان، ساز دیگری را مینوازد و دام تازهای پیش پای جناب رئیسجمهور پهن کرده است.
و بالاخره منظور از وجیزه پیش روی شناخت بیشتر پیادهنظامهای داخلی دشمن است وگرنه دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها به خوبی میدانند که در مَثَل پشهای را میمانند که روی درخت خرما نشسته بود و هنگام برخاستن به درخت گفت، خود را محکم نگاهدار که عزم برخاستن دارم! و درخت با تعجب پرسیده بود؛ مگر آمده بودی؟!
انتهای پیام/
نظرات