۲۶دی و سقوط ۲۵۰۰سال دیکتاتوری
- شناسه خبر: 1951
- تاریخ و زمان ارسال: 26 دی 1401 ساعت 07:00
- بازدید : 139
- نویسنده: کرمان 1400
حجت الاسلام و المسلمین ابوذر عرب مسئول نهاد رهبری دانشگاه فرهنگیان کرمان در گفتگو با پایگاه خبری «کرمان ۱۴۰۰»:حجتالاسلام ابوذر عرب مسئول نهاد رهبری دانشگاه فرهنگیان کرمان به مناسبت ۲۶ دی ماه سالروز فرار شاه از کشور و در پاسخ به این سوال که چه شد شاه از ایران فرار کرد گفت: با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم ایران و پس از آن که تمامی سیاست های محمدرضا پهلوی برای آرام کردن مردم خشمگین به شکست انجامید. شاه ، شاپور بختیار که از چهره های شناخته شده جبهه ملی بود، به نخست وزیری برگزید، اما این اقدام شاه هم فایده نداشت شاه که سالها تحت حمایت اربابان آمریکایی خویش و با تکیه بر اریکه سلطنت، کشور را تحت سلطه گرفته و عرصه ترکتازی و غارتگریهای خود قرار داده بود، سرانجام فرار را بر قرار ترجیح داد و مجبور به ترک ایران شد.
وی در ادامه افزود: تبعیض و شکافهای طبقاتی به اوج رسیده بود و دیکتاتور با توسل به حربههای گوناگون تلاش میکرد تا ملت آگاه و شجاع ایران را در خوابی خرگوشی فرو برد.
وی در ادامه با توجه به شکلگیری و گسترش نهضت اسلامی و هماهنگی قیامهای مردمی به رهبری امام خمینی(ره) و برگزاری مراسم چهلمهای شهدا در شهرهای مختلف و کشتار ۱۷ شهریور و اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت،گفت:کنترل امنیت کشور را از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج و موجب شد که در زمان کوتاهی، پایههای اقتدار رژیم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی سست شود. همین تحولات درنهایت منجر به فرار شاه در ۲۶دی ۱۳۵۷ شد.
مسئول نهاد رهبری در دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه؛قطع حمایت آمریکا، فشارها و نارضایتی و خشم روزافزون مردم، آتش انقلاب را روز بروز شعلهورتر ساخت افزود: شاه بسیار حسابگرانه و بر اساس مصلحت اندیشیهای اربابان آمریکایی و انگلیسی خود، بدون خشونت و کشتار مردم و با تشکیل شورای سلطنت و برقراری حکومت نظامی و نیز تکیه بر پشتیبانی نیروهای ارتش و ساواک، برای خروج از کشور مصمم شد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که چه تجربیاتی موجب شد که شاه با اندک امیدی ازایران فرار کند گفت:وی با امید به تکرار کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و بازگشت مجدد به ایران توسط حامیان درباریاش، با ظاهری عوام فریبانه، به عنوان معالجه از کشور خارج شد و ایرانیان ستم کشیده و غیور و نیز ارواح پاک شهیدان را غرق در شادی و سرور کرد. طاغوت زمان بدون پاسخگویی به مردمی که سالها مظلومانه شاهد چپاولگریها و ستمکاریهای وی در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بودند، بزدلانه از کشور گریخت.
عرب در پاسخ به این سوال که چراشاه بااستقراردولت بختیارمخالف بود گفت: بختیار که سابقه عضویت در جبهه ملی را داشت، در ابتدا چندان مورد تأیید شاه نبود؛ زیرا شاه خاطره چندان خوشی از جبهه ملی و اقدامات آنان نداشت، از سویی وجود برخی از مستندات که بر دوستی و ارتباط بختیار با انگلیس تأکید داشت، شاه را بیمناک ساخته بود. شاه تمایل داشت افرادی را انتخاب نماید که کارنامه سیاسی آنان، مملو از وفاداری به او و رژیمش بوده باشد و در عین حال بین مردم بدسابقه نباشند و به هر حال تا جایی که ممکن است از چهرههای موجهی انتخاب شوند.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که چراشاه پیش از فرار با استقرار دولت بختیار موافقت کرد با اشاره به اینکه آمریکا و برخی از کشورهای غربی با تصمیمات جدید، شاه را متقاعد به پذیرش این موضوع نمودند افزود: سران چهار کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در کنفرانس گوادلوپ و در اوج بحران سیاسی ایران در مورد خروج شاه از کشور و روی کار آمدن بختیار به توافق رسیدند. به عبارتی در این کنفراس بود که بختیار به عنوان مردی که باید سنگر شاه را حفظ کند، تأیید شد و برای ایجاد رابطه بین امام خمینی و بختیار تلاش شد.
مسئول نهاد رهبری در دانشگاه فرهنگیان بیان داشت: در این شرایط ژنرال هایزر به ایران آمد و یک ماه هم ماند؛ اما موضع امام خمینی تغییری پیدا نکرد و اعلام نمود، هر دولتی که با رژیم فعلی ایران همکاری کند، طرد میشود.
وی در ادامه افزود:با انتخاب بختیار اولین مخالفت و موضعگیری رسمی از سوی امام(ره) مطرح شد و همین موضوع تقابل رسمی و صریح ایشان و بختیار را در پی داشت.
مسئول نهاد رهبری در دانشگاه کرمان درپاسخ به این سوال که شاه پس از فرار کجا رفت گفت:شاه پس از خروج از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و در آسوان مورد استقبال انور سادات دیکتاتور مصر قرار گرفت.
وی در مورد انتخاب مصر به عنوان اولین مقصد شاه گفت:علت انتخاب مصر به عنوان مقصد اول و آخر شاه در دوران آوارگی به تاریخچه روابط خانوادگی پهلویها با خاندان سلطنتی مصر باز میگشت شاه و همراهانش در هتل ابروی(oberoi) که در جزیرهای میان رود نیل بنا شده، اقامت کردند. آنها پنج روز در اسوان بسر بردند سپس شاه به دعوت پادشاه مراکش به آن کشور رفت ولی در “رباط” تشریفات رسمی از وی به عمل نیامد. شاه پس از دیداری با ملک حسن، در کاخ “جنانالکبیر” اقامت کرد. شاه ۶۷ روز در این کاخ ماند محمدرضا پهلوی در شرایطی که نتوانسته بود کشوری را به عنوان پناهگاه بیابد، به پیشنهاد مشترک راکفلر و کیسینجر مجبور شد به باهاما در آمریکای مرکزی برود.وی با هواپیمای اختصاصی سلطان حسن، صبح روز ۱۰ فروردین ۵ه فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. شاه ۷۰ روز در این جزیره به سر برد. در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از سرطان غدد لنفاوی مطلع شد،شاه و باقیمانده همراهان روز ۲۰ خرداد ۱۳۵ه با یک هواپیمای کرایهای از باهاما راهی مکزیک شدند و در یک خانه ویلایی که قبلاً برای اقامت آنان در نظر گرفته شده بود، مستقر شدند شاه ۵۴ روز در بیمارستان نیویورک بستری شد. در این مدت دو بار تحت عمل جراحی طحال و کیسه صفرا قرار گرفت.
وی همچنین در ادامه به عدم پذیرش شاه توسط دولت وقت آمریکا اشاره کرد و گفت: کمتر از دو هفته پس از ورود شاه به نیویورک ، لانه جاسوسی سفارت آمریکا در تهران به تصرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در آمد و این امر کارتر را نسبت به عدم حضور شاه در آمریکا متقاعد کرد. مکزیک نیز شاه اطلاع داد که بعد از تصرف سفارت امریکا در تهران، دولت مکزیکوسیتی به خاطر حفظ روابط سیاسی خود با حکومت تهران مایل به میزبانی مجدد شاه نیست. در نهایت شاه به اصرار همسر رئیسجمهور مصر، روز سوم فروردین ۱۳۵۹ با یک هواپیمای پانامایی رهسپار قاهره شدند و در بیمارستان معادی قاهره تحت عمل جراحی طحال و کبد قرار گرفت. آزمایشهای انجام شده بر روی بافتها نشان میداد سرطان بدخیم تمامی سیستم خون و کبد وی را فرا گرفته حال عمومی شاه در اقامت دومش در مصر هفته به هفته و ماه به ماه وخیمتر شد تا اینکه ۴ ماه پس از سفر دوم خود به مصر در ۵ مرداد ۱۳۵۹ درگذشت.
انتهای پیام/ زنگی آبادی